جلوه جمال خدا،

 

       

             شعر ولادت امام حسین (ع)



برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 17 خرداد 1394برچسب:, | 11:41 | نویسنده : لیلاریاحی |

 

  متن ادبی ، دلنوشته و اشعار ولادت امام حسین علیه السلام

               

 

برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 17 خرداد 1394برچسب:, | 11:39 | نویسنده : لیلاریاحی |

   يادى از لب تشنه حسين (ع)

 
           
 
مهر تو را به عالم امكان نمى دهم اين گنج پر بهاست من ارزان نمى دهم....
مرحوم حاج ميرزا حسين نورى رضوان اللّه تعالى عليه شرحى دارد كه از كليددار حضرت امام حسين (ع ) روايت كرده : در زمان مرحوم فتحعلى شاه قاجار شبى او را در حرم امام حسين (ع ) ديدم خيلى تعجب نمودم كه چطور شده است شاه بى سر و صدا به كربلا آمده و به زيارت حرم مطهر مشغول است ..........


برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 17 خرداد 1394برچسب:, | 11:38 | نویسنده : لیلاریاحی |

    ماجرایی خواندنی ازتوسل به سیدالشهداء علیه السلام

 

مرحوم حاج ميرزا على ايزدى فرزند مرحوم حاج محمّد رحيم مشهور به آبگوشتى كه سبب شهرتش به آبگوشتى اين بود كه ايشان اخلاص و ارادت زيادى به حضرت سيدالشهداء (ع) داشت و مواظب خواندن زيارت عاشورا بود.
هر روز در مسجد گنج كه بخانه اش متصل بود پس از نماز جماعت يك يا دو نفر روضه مى خواندند پس از روضه خوانى سفره پهن مى كردند و مقدارى زياد نان و آبگوشت در آن مى گذاشتند هر كس مايل بود همانجا مى خورد و هر كه مى خواست همراه خود به خانه مى برد.
نقل نمود كه : پدرم سخت مريض شد و بما امر نمود كه او را به مسجد ببريم گفتيم براى شما هتك است چون تجاّر و اشراف بعيادت شما مى آيند و در مسجد مناسب نيست ......



برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 17 خرداد 1394برچسب:, | 11:36 | نویسنده : لیلاریاحی |

 

 

 

 

Image result for ‫عکس مربوط به امام حسین‬‎

 

 

 

محمدکاظم بدرالدین

 

عرفه، دلکده ای است وسیع که روشنی اش را هزاران قلم هم نمی توانند بنگارند. هر کسی در این روز می آید و کلمات پر از اشک خود را از لابه لای نیایش چند صفحه ای عشق بیرون می کشد.

زیباترین جشن رهایی زیر این چرخ کبود، ساعات خوش اشک ریزی است. شاید بتوان گفت لحظه تولد فلسفه اشک، عصر عرفه است.

نام بهاری عرفه نسیمی است که غبار رنج ها را از دل می زداید.


برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 17 خرداد 1394برچسب:, | 11:34 | نویسنده : لیلاریاحی |

   روز عرفه و نیایش

   

باز هم عرفه، با همه راز و رمزهایش از راه رسید؛ روزی پر از شور و شیدایی و شناخت؛ روز خوشه چینی بندگان از پهن دشت معرفت الهی؛ روزی که نگاه قلب ها، بیش از همیشه به آسمان است؛ روز چشم های بارانی و نیازهای آسمانی. .....


برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 17 خرداد 1394برچسب:, | 11:32 | نویسنده : لیلاریاحی |

    حرکت امام حسین علیه السلام از مکه به کربلا

                   
                          

این کاروان نیست که پیش می رود؛ حادثه است. این بیابان های داغ است که گام های کاروان را به دوش می کشد. این ظهر دم کرده بیابان های تفتیده اتفاق است که بر تن دقایق، عرق کرده است. کاروان، آرام آرام رهسپار می شود با صدای زنگ شتران و شیهه اسبان. کربلا، نفس نفس می زند و فرات، تشنه تر از همیشه، در خویش می جوشد و سر بر جداره ها می کوبد...



برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 17 خرداد 1394برچسب:, | 11:28 | نویسنده : لیلاریاحی |

 سلام بر خون خدا.

سلام بر رحمه الله الواسعه.
سلام بر نور چشم رسول اکرم ـ‌صلی‌الله‌علیه‌وآله‌ـ.

 

سلام بر خون خدا.
سلام بر رحمه الله الواسعه.
سلام بر نور چشم رسول اکرم ـ‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ـ.
سلام بر فرزند شهید امیر المومنین ـ‌علیه‌السلام‌ـ و بی بی فاطمه زهرا ‌ـسلام‌الله‌علیها‌ـ.
سلام بر شافع روز جزا.
سلام بر آنکه ملائک در عزایش می گریند.


برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 17 خرداد 1394برچسب:امام,حسین,دلنوشته,کربلا, | 11:25 | نویسنده : لیلاریاحی |

 1- نام ظالم : حصين بن تميم  

نقش او در حادثه عاشورا : يكي از فرماندهان سواران عمر سعد در كربلا بود. او فرمانده كمانداران بود و در روز عاشورا هنگامي كه علي اصغر در آغوش امام حسين (عليه السلام) پرپر مي زد حصين تيري به سوي امام پرتاب كرد كه به لب هاي مبارك امام اصابت لشکریان به عزم شکار رهسپار خارج از شهر شد . آهوی را دید ، به تعقیب آهو پرداخت . از سپاه خود خواست کسی از شما پشت سر من نیاید . آهو را آنقدر به دنبال خود کشید تا تشنه و بی رمق گشت . عربی بیابانی او را دید ، به او آب چشانید . یزید گفت اگر مرا می شناختی ؛ بیشتر احترام می کردی . اعرابی گفت : تو کیستی ؟ گفت : من یزدیم . اعرابی گفت خوش نیامدی ! چقدر منظره دیار تو زشت و صدای تو بد است ! آیا تو همان قاتل حسین نیستی ؟ اکنون همنگونه که حسین را کشتی ، تو را خواهم کشت . آنگاه شمشیر کشید تا او را بکشد آنگاه اسب رم کرد پای یزید در رکاب گیر کرد و اسب به سرعت پا به دویدن نهاد و سر و صورت یزید بر اثر کوبیدن و ساییده شدن ، خون آلود گشت و روده هایش پاره شد و سپاه او را در حالی که روح پلیدش به سوی آتش الهی رهسپار گریده بود، یافتند .بعضی گویند در حال مستی ، مسابقه اسب دوانی با میمون خود گذاشته بود و هنگام دویدن اسب ، به زمین خورد و مرد .


برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 17 خرداد 1394برچسب:امام,حسین,یاران,سرنوشت,دشمن, | 11:20 | نویسنده : لیلاریاحی |

 از جملات جالب چارلز دیکنز درباره عاشورا تا فراخواندن به مسیحیت با نام حسین(ع)


برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 17 خرداد 1394برچسب:امام,حسین,عاشورا,فراخواندن, | 11:16 | نویسنده : لیلاریاحی |

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 17 خرداد 1394برچسب:امام,حسین,متحرک,تصاویر, | 11:12 | نویسنده : لیلاریاحی |

    به نام خدا

چند داستان از امام حسین (ع
عید و لباس بهشتى
ابو عبداللّه نیشابورى در كتاب اءمالى خود به نقل از حضرت علىّ ابن موسى الرّضا علیهماالسّلام آورده است :
در یكى از عیدها كه امام حسن و حسین علیهماالسّلام لباس مرتّبى به تن نداشتند، به مادرشان ، حضرت زهراء علیها السّلام اظهار داشتند: مادرجان ! بچّه هاى مدینه براى عید لباس نو پوشیده و خود را زینت كرده اند؛ ولى ما چیزى نداریم و برهنه ایم ، چرا ما رالباس نو نمى پوشانى و زینت نمى كنى ؟
حضرت زهراء علیها السّلام فرمود: عزیزانم ! لباس هاى شما نزد خیّاط است ، هرگاه بیاورد شما را زینت مى كنم .
لحظات به همین منوال گذشت ، تا آن كه شب عید فرا رسید و حسن و حسین باز هم نزد مادرشان آمده و همان سخنان قبل را تكرار نمودند؛ در همین لحظه حضرت فاطمه زهراء علیها السّلام به شدّت غمگین و اندوهناك شد و گریست ؛ و همان جواب قبلى را براىعزیزانش مطرح داشت .


برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 17 خرداد 1394برچسب:امام,حسین,داستان, | 11:7 | نویسنده : لیلاریاحی |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • ولف دی ال